تعریف در منطق سنتی به حد و رسم تقسیم میشود و حد بنا بر دلایلی دور از دسترس دانسته میشود. بنابراین، آنچه مقدور است تعریف رسمی است. اما تبیین چیستی و شرایط رسم مشکلاتی را پدید آورده است. نتیجه اینکه رسم به سرنوشت حد گرفتار شده است و نشان داده میشود که فاقد ارزش منطقی و معرفتشناختی است. به نظر میرسد میتوان در چهارچوب ...
بیشتر
تعریف در منطق سنتی به حد و رسم تقسیم میشود و حد بنا بر دلایلی دور از دسترس دانسته میشود. بنابراین، آنچه مقدور است تعریف رسمی است. اما تبیین چیستی و شرایط رسم مشکلاتی را پدید آورده است. نتیجه اینکه رسم به سرنوشت حد گرفتار شده است و نشان داده میشود که فاقد ارزش منطقی و معرفتشناختی است. به نظر میرسد میتوان در چهارچوب سنت منطق سینوی به بازسازی رسم پرداخت که لازمهاش بازنگری در تعریف و شرایط آن است. اگر چنین تلاشی موفق باشد معلوم میشود که نه رسم محدود به مرکب از ذاتیات و عرضیات است و نه عرضیات اختصاص به ماهیات مرکب دارد بلکه شامل ماهیات بسیط، عوارض وجودی و حتی عوارض تحلیلی هم میشود. بر این اساس، میتوان اقسام قلمرو و کارکردهایی را برای رسم ترسیم و از ارزش منطقی و معرفتشناختی آن دفاع کرد تا آنجا که رسم میتواند همان کارکرد حد را داشته باشد بدون اینکه مشکلات آن را داشته باشد.